جدول جو
جدول جو

معنی آسودگی خاطر - جستجوی لغت در جدول جو

آسودگی خاطر(دَ / دِ یِ طِ)
فراغ بال. بی اضطرابی. سکون و اطمینان دل
لغت نامه دهخدا
آسودگی خاطر
فراق باا بی اضطرابی، سکون واطمینان دل
تصویری از آسودگی خاطر
تصویر آسودگی خاطر
فرهنگ لغت هوشیار

پیشنهاد واژه بر اساس جستجوی شما

تصویری از آسوده خاطر
تصویر آسوده خاطر
آسوده دل، آسوده خاطر، آنکه دلواپس و مضطرب نباشد
فرهنگ فارسی عمید
(دَ / دِ طِ)
آسوده دل. فارغ البال:
آسوده خاطرم که تو در خاطر منی
گر تاج می فرستی و گر تیغ می زنی.
سعدی
لغت نامه دهخدا
تصویری از آسوده خاطر
تصویر آسوده خاطر
آسوده دل، فارغ البال
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از آسوده خاطر
تصویر آسوده خاطر
((~. طِ))
آسوده دل، فارق البال
فرهنگ فارسی معین
تصویری از آسوده خاطر
تصویر آسوده خاطر
آسوده دل
فرهنگ واژه فارسی سره
آسوده دل، بی تشویش، تامین، خاطرجمع، دل آسوده، فارغ البال، مطمئن
متضاد: مشوش، مضطرب
فرهنگ واژه مترادف متضاد